بخش اول : 

جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، بخش بعدی را مطالعه کنید.

 

مقدمه

دیگ‌ها یا بویلرها به‌عنوان قلب تپنده بسیاری از سیستم‌های گرمایشی و فرآیندی، نقشی کلیدی در تبدیل انرژی سوخت به انرژی حرارتی قابل استفاده ایفا می‌کنند. این تجهیزات، که در دسته مخازن تحت فشار قرار می‌گیرند، علاوه بر تأمین نیازهای گرمایشی ساختمان‌ها و واحدهای صنعتی، در صنایع نیروگاهی، پالایشگاهی، غذایی، نساجی و بسیاری حوزه‌های دیگر، به‌عنوان منبع تولید بخار یا آب‌گرم به کار می‌روند. اهمیت آشنایی با ساختار، انواع و استانداردهای مرتبط با بویلرها تنها به افزایش بازدهی یا کاهش هزینه‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه رعایت الزامات ایمنی و طراحی استاندارد، در پیشگیری از حوادث و توقف‌های ناخواسته نقش حیاتی دارد. پیچیدگی‌های فنی موجود در این تجهیزات، از انتخاب جنس بدنه (چدن یا فولاد) گرفته تا نحوه طراحی مسیر عبور گازهای داغ و شیوه تبادل حرارت، موجب شده است که طبقه‌بندی‌های متنوعی بر اساس فشار کاری، دمای عملیاتی، نوع سوخت و طراحی مکانیکی ارائه شود. در کنار این طبقه‌بندی‌ها، مجموعه‌ای از استانداردهای معتبر بین‌المللی مانند ASME و NFPA به‌عنوان چارچوب‌های فنی و ایمنی، مسیر ساخت، نصب، بهره‌برداری و نگهداری را روشن می‌سازند. درک عمیق این مفاهیم، به‌ویژه برای مهندسان، تکنسین‌ها و مدیران پروژه، گامی ضروری برای طراحی بهینه، انتخاب درست و اطمینان از طول عمر و ایمنی سیستم است.

 

آشنایی با دیگ‌ها و استانداردهای مرتبط

دیگ یا بویلر، یک مخزن تحت فشار (Pressure Vessel) است که وظیفه دارد آب را تا دمای مشخصی گرم کرده یا آن را به بخار تبدیل کند. شناخت دقیق انواع دیگ‌ها، نقش مهمی در تعمیرات، نگهداری و بهره‌برداری بهینه از موتورخانه دارد.
روش‌های مختلفی برای دسته‌بندی بویلرها وجود دارد، اما یکی از متداول‌ترین معیارها، جنس دیگ است که مبنای بحث ما نیز خواهد بود. با این حال، بویلرها را می‌توان بر اساس معیارهای دیگری نیز طبقه‌بندی کرد، از جمله :
•    فشار کاری : کم‌فشار، میان‌فشار و پرفشار.
•    دمای کاری : دما پایین، دما متوسط و دما بالا.
•    نوع سوخت مصرفی : گازسوز، گازوئیل‌سوز، مازوت‌سوز و چندگانه‌سوز.
•    نوع سیال عامل : بخار، آب داغ، آب گرم و روغن داغ.
•    تعداد پاس حرارتی : دو پاس، سه پاس و چهار پاس که بیانگر مسیر عبور دود و گازهای حاصل از احتراق در طول دیگ است.
این دسته‌بندی‌ها به ما کمک می‌کند انتخاب و طراحی دیگ را بر اساس نیاز پروژه و شرایط بهره‌برداری انجام دهیم.

 

استانداردهای بین‌المللی مرتبط با دیگ‌ها و مخازن تحت فشار

برای اطمینان از ایمنی، کیفیت ساخت و بهره‌برداری، دیگ‌ها و سیستم‌های احتراقی تحت نظارت مجموعه‌ای از استانداردهای معتبر بین‌المللی ساخته و استفاده می‌شوند :
استانداردهایASME (Boiler and Pressure Vessel Code - BPVC) :
•    Section I : قوانین ساخت بویلرهای نیروگاهی (Power Boilers)
•    Section IV : قوانین ساخت بویلرهای گرمایشی (Heating Boilers)
•    Section VII : دستورالعمل‌های پیشنهادی برای راهبری و کارکرد بویلرهای نیروگاهی
•    Section VIII : الزامات طراحی و ساخت مخازن تحت فشار

استانداردهای NFPA (National Fire Protection Association) :

•    NFPA 30 : کد مایعات قابل اشتعال و احتراق
•    NFPA 54 : کد ملی گازسوزی
•    NFPA 85 : کد ایمنی بویلر و سیستم‌های احتراقی
رعایت این استانداردها نه‌تنها ایمنی سیستم را تضمین می‌کند، بلکه از نظر حقوقی و بیمه‌ای نیز اهمیت فراوانی دارد.

 

طبقه‌بندی دیگ‌ها بر اساس جنس

یکی از روش‌های رایج برای دسته‌بندی دیگ‌ها، تقسیم‌بندی بر اساس جنس بدنه آن‌هاست.

دیگ‌های چدنی

این نوع دیگ‌ها از چدن آتش‌خوار ساخته می‌شوند و به دلیل ساختار پره‌ای (قطعه‌قطعه)، امکان افزایش یا کاهش ظرفیت حرارتی از طریق اضافه یا کم کردن پره‌ها وجود دارد. همین ویژگی باعث می‌شود مونتاژ و دمونتاژ آن‌ها در محل نصب به‌راحتی انجام شود، بدون نیاز به جابجایی یکپارچه و سنگین دستگاه.
یکی از مزایای اصلی دیگ‌های چدنی، مقاومت بالا در برابر پوسیدگی و خوردگی است که طول عمر مفید آن‌ها را افزایش می‌دهد. همچنین در پروژه‌هایی که فضای موتورخانه محدود است، طراحی پره‌ای امکان حمل آسان قطعات و نصب در مکان‌های دشوار را فراهم می‌کند.
با این حال، این دیگ‌ها معایبی هم دارند. تحمل فشار کاری پایین (معمولاً بین ۴ تا ۷ بار) باعث می‌شود استفاده از آن‌ها بیشتر به سیستم‌های گرمایش آب گرم محدود شود تا کاربردهای فشار بالا. علاوه بر این، قیمت بالاتر نسبت به دیگ‌های فولادی هم از نکات منفی آن به شمار می‌رود.
ظرفیت حرارتی دیگ‌های چدنی معمولاً بین ۳۳٬۰۰۰ کیلوکالری بر ساعت تا ۱٬۳۰۰٬۰۰۰ کیلوکالری بر ساعت متغیر است و بسته به تعداد پره‌ها و طراحی، قابل تنظیم می‌باشد.

دیگ‌های فولادی

دیگ‌های فولادی معمولاً برای ظرفیت‌های حرارتی متوسط تا بالا و فشارهای کاری بیشتر نسبت به دیگ‌های چدنی استفاده می‌شوند. این نوع دیگ‌ها به دلیل ساختار مقاوم فولادی، تحمل فشار و دمای بیشتری داشته و برای کاربردهای صنعتی و سیستم‌های گرمایش بزرگ مناسب هستند.

 

انواع دیگ فولادی بر اساس نوع سیال در لوله

دیگ‌های فولادی به طور کلی در دو دسته اصلی قرار می‌گیرند :
1.    آب در لوله (Water Tube / واترتیوب)
2.    آتش در لوله (Fire Tube / فایرتیوب)

دیگ‌های آب در لوله (واترتیوب)

در این نوع دیگ، آب درون لوله‌ها جریان دارد و شعله و گازهای داغ حاصل از احتراق، سطح خارجی لوله‌ها را گرم می‌کنند. این انتقال حرارت باعث تبخیر آب داخل لوله‌ها شده و بخار تولیدی به درام بالایی (Steam Drum) منتقل می‌شود. در صورت نیاز، بخار در بخش سوپرهیتر (Superheater) دوباره حرارت می‌بیند تا دمای آن بالاتر رود و انرژی بیشتری برای مصارف صنعتی داشته باشد.

ویژگی‌های مهم :

•    ظرفیت حرارتی : بین حدود 13,000,000 تا 82,800,000 Btu/h
•    فشار کاری : در محدوده 150 تا 900 psig
•    دبی بخار : بیش از 15,000 lb/hr
کاربرد اصلی این دیگ‌ها در نیروگاه‌های بخار، صنایع پتروشیمی، پالایشگاه‌ها و کارخانه‌هایی که نیاز به بخار با فشار بالا دارند است. طراحی واترتیوب به دلیل قابلیت تولید بخار در فشارهای زیاد، گزینه‌ای ایده‌آل برای نیروگاه‌ها به شمار می‌رود.


دیگ‌های آتش‌درلوله (Firetube)

دیگ‌های فولادی از نوع آتش‌درلوله معمولاً برای بازه‌ی فشار کاری حدود ۳۰ تا ۳۰۰ psig و ظرفیت حرارتی بین ۴۰۰ هزار تا حدود ۲۶ میلیون و ۷۸۰ هزار Btu/h طراحی و استفاده می‌شوند. این تجهیزات قادرند دبی بخار را تا حدود ۳۰ تن بر ساعت تأمین کنند. در ساختار این نوع دیگ‌ها، گازهای حاصل از احتراق از درون لوله‌ها عبور می‌کنند، در حالی که آب در بخش پوسته و اطراف لوله‌ها و کوره قرار دارد. به دلیل طراحی ساده و راندمان قابل‌قبول، این مدل دیگ‌ها در موتورخانه‌های صنعتی، کارگاه‌های تولیدی، ساختمان‌های اداری و مجتمع‌های مسکونی به‌طور گسترده کاربرد دارند.
با توجه به اینکه قطر این دیگ‌ها معمولاً بیش از یک متر است، رسیدن به فشارهای بالاتر نیازمند افزایش ضخامت بدنه می‌باشد. این افزایش ضخامت هرچند استحکام را بالا می‌برد، اما از سوی دیگر موجب افزایش هزینه‌ی تولید و ایجاد چالش‌هایی در فرآیند ساخت، جابجایی و نصب می‌شود. به همین دلیل، در فشارهای بسیار بالا، معمولاً از طراحی‌های دیگری مانند دیگ‌های آب‌درلوله استفاده می‌شود تا هم ایمنی و هم صرفه‌ی اقتصادی بهتر تأمین گردد.


طبقه‌بندی بویلرها بر اساس فشار کاری

دیگ‌های بخار را می‌توان با توجه به میزان فشار عملیاتی در چند گروه اصلی تقسیم کرد :
•    کم‌فشار : با محدوده فشار بین صفر تا ۱۵ psig (یا حدود صفر تا ۱ barg)، مناسب برای کاربردهای سبک و تأمین بخار فرآیندی یا گرمایشی در ساختمان‌ها.
•    میان‌فشار : با بازه فشار ۱۶ تا ۵۸ psig (معادل ۱ تا ۴ barg)، رایج در صنایع متوسط و برخی خطوط تولید.
•    پرفشار : با فشار ۵۹ تا ۱۲۵ psig (تقریباً ۴ تا ۸٫۵ barg)، به‌کاررفته در صنایع سنگین و واحدهایی که به انرژی حرارتی و بخار با ظرفیت بالاتر نیاز دارند.


طبقه‌بندی بر اساس دمای کاری

•    دیگ‌های آب‌گرم دمای پایین : حداکثر تا ۱۲۰ درجه سانتی‌گراد، بیشتر برای گرمایش مرکزی ساختمان‌ها.
•    دیگ‌های آب‌گرم دمای متوسط : از ۱۲۱ تا ۱۷۵ درجه سانتی‌گراد، برای کاربردهای صنعتی با نیاز حرارتی بیشتر.
•    دیگ‌های آب‌گرم دمای بالا : از ۱۷۶ تا ۲۳۰ درجه سانتی‌گراد، مخصوص فرآیندهای صنعتی و تولید بخار غیرمستقیم.


طبقه‌بندی بر اساس نوع سیال عامل

•    آب‌گرم یا آب‌داغ : انتقال حرارت به‌صورت مستقیم به آب.
•    بخار : تولید بخار برای نیروگاه‌ها، صنایع غذایی، نساجی و...
•    روغن داغ : مناسب زمانی که نیاز به انتقال حرارت در دماهای بالا بدون ایجاد فشار زیاد وجود دارد.


طبقه‌بندی بر اساس نوع سوخت مشعل

•    گازسوز : کارکرد با گاز شهری یا گاز مایع، دارای راندمان بالا و آلودگی کمتر.
•    مازوت‌سوز : مناسب صنایع سنگین، اما با آلایندگی بالاتر.
•    چندگانه‌سوز : قابلیت کار با بیش از یک نوع سوخت (مثلاً گاز و گازوییل) برای انعطاف‌پذیری بیشتر.
•    گازوییل‌سوز : مورد استفاده در مناطقی که دسترسی به گاز محدود است.


طبقه‌بندی بر اساس طراحی عقب دیگ (در فایرتیوب‌ها)

دیگ‌های فولادی آتش‌درلوله به دو نوع کلی تقسیم می‌شوند :
•    عقب‌تر (Wet Back) : که در آن بخش انتهایی دیگ توسط آب احاطه شده و راندمان بالاتری دارد.
•    عقب خشک (Dry Back) : که انتهای دیگ فاقد محفظه آبی است و تعمیرات آن ساده‌تر انجام می‌شود.

دیگ‌های عقب خشک (Dry Back)

در طراحی دیگ‌های عقب خشک، انتهای لوله‌های پاس‌های اول، دوم و سوم همگی به یک صفحه مشترک موسوم به تیوب‌شیت متصل می‌شوند. از آن‌جا که دمای گازهای عبوری در پاس دوم حدود ۱۰۰۰ درجه سانتی‌گراد و در پاس سوم نزدیک به ۲۵۰ درجه سانتی‌گراد است، این اختلاف دما باعث ایجاد تنش حرارتی قابل‌توجه در سطح تیوب‌شیت می‌گردد. پیامد این تنش‌ها معمولاً بروز ترک‌های ریز و در نهایت نشتی در محل اتصال لوله‌ها است. علاوه بر این، دیگ‌های عقب خشک به عایق‌کاری و تعمیرات مکرر در بخش‌های نسوز، مخصوصاً در ناحیه طاقچه جداکننده و مسیر پاس‌های دوم و سوم، نیاز دارند. این مسئله موجب افزایش هزینه‌های نگهداری و در برخی مواقع توقف ناخواسته فرآیند تولید بخار یا آب‌گرم می‌شود.


دیگ‌های عقب‌تر (Wet Back)

برای رفع مشکلات ناشی از طراحی عقب خشک، مدل عقب‌تر معرفی شد. در این شیوه ساخت، لوله‌های پاس دوم و سوم هر کدام به صفحات جداگانه متصل می‌شوند. به این ترتیب، بخش انتهایی دیگ با آب در تماس بوده و عملاً نقش یک مبدل حرارتی اضافی را ایفا می‌کند. این طراحی، نیاز به عایق‌کاری نسوز در انتهای دیگ را حذف کرده و سطوح پیش‌تر عایق‌شده را به سطوح تبادل حرارتی فعال تبدیل می‌نماید. نتیجه این تغییر، افزایش بازده حرارتی، کاهش هزینه‌های تعمیر و کاهش احتمال خرابی ناشی از شوک‌های حرارتی است.

 

نتیجه‌گیری

آشنایی جامع با انواع دیگ‌ها، ویژگی‌های فنی هر دسته، و استانداردهای بین‌المللی مرتبط، نه‌تنها به انتخاب بهینه تجهیزات منجر می‌شود، بلکه زیرساختی مطمئن برای بهره‌برداری ایمن و طولانی‌مدت فراهم می‌آورد. مقایسه دقیق بین دیگ‌های چدنی و فولادی، شناخت تفاوت‌های طراحی واترتیوب و فایرتیوب، درک مزایا و محدودیت‌های مدل‌های عقب‌تر و عقب خشک، و توجه به پارامترهایی همچون فشار، دما، نوع سوخت و جنس بدنه، به تصمیم‌گیری آگاهانه و علمی کمک می‌کند. رعایت الزامات ASME، NFPA و سایر کدهای معتبر، نه‌تنها جنبه قانونی و بیمه‌ای دارد، بلکه تضمین‌کننده سلامت نیروی انسانی و پایداری فرآیند تولید است. در نهایت، می‌توان گفت که بویلرها، با وجود ظاهر صنعتی و خشن، به دقت و ظرافت بالایی در طراحی، نصب و نگهداری نیاز دارند و هرگونه کوتاهی در این زمینه می‌تواند پیامدهای پرهزینه و خطرناک به همراه داشته باشد. بنابراین، ترکیب دانش فنی به‌روز، استفاده از تجهیزات باکیفیت و پایبندی به استانداردهای جهانی، مسیر مطمئنی برای دستیابی به عملکرد پایدار، ایمن و اقتصادی در سیستم‌های حرارتی و بخار فراهم می‌کند.